امام هادی (ع)
مرداد 1396
اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم

فضایل 

1- علم:

از آن حضرت در خصوص تنزیه آفریننده تعالى و یگانگى او و نیز پاسخهاى وى در مسایل و علوم مختلف روایات فراوانى نقل شده است.

از جمله روایاتى که از آن حضرت درباره تنزیه خداوند نقل شده، روایتى است که حسن بن على بن شعبه در تحف العقول آورده است. در آنجا امام هادى (ع)مى‏فرماید: به راستى خداوند وصف نشود جز بدانچه خودش، خود را وصف کرده. کجا وصف شود آن که حواس از درکش عاجزند و اوهام بدو نرسند و تصورات به کنه او پى نبرند و در دیده‏ها نگنجد. در نزدیکى‏اش دور است و در دورى‏اش نزدیک. چگونگى را پدید کرده بدون آن که گفته شود خود او چگونه است و مکان را آفریده بدون آن که خود مکانى داشته باشد از چگونگى و از مکان برکنار است‏یکتا و یگانه است. شکوه و ابهتش بزرگ و نامهایش پاک است.

2- حلم:

براى پى بردن به حلم آن حضرت کافى است‏به بردبارى و گذشت آن حضرت از بریحه، پس از آن که دانست وى در نزد متوکل از او بدگویى کرده و به او افترا بسته و وى را تهدید کرده، توجه کرد. ما این ماجرا را در صفحات بعد نقل خواهیم کرد.

3- کرم و سخاوتمندى:

ابن شهر آشوب در مناقب مى‏نویسد: ابو عمر و عثمان بن سعید و احمد بن اسحاق اشعرى و على بن جعفر همدانى به نزد على بن حسن عسکرى رفتند. احمد بن اسحاق از وامى که بر گردنش بود نزد حضرت شکایت کرد. آنگاه امام به عمرو که وکیلش بود، فرمود: به او سى هزار دینار و به على بن جعفر نیز سى هزار دینار بپرداز و خود نیز سى هزار دینار برگیر.

ابن شهر آشوب پس از نقل این ماجرا گوید: این معجزه‏اى بود که جز ملوک و پادشاهان آن را نیارند و ما از کسى چنین بخششى نشنیده‏ایم. همچنین در مناقب گفته شده است: اسحاق جلاب گوید: براى ابو الحسن (ع) در روز ترویه گوسفندان بسیارى خریدم و آن را در میان نزدیکانش تقسیم کردم.

4- شکوه و عظمت در دل مردم:

طبرسى در اعلام الورى به سند خود از محمد بن حسن اشتر علوى نقل کرده است که گفت: همراه با پدرم بر در سراى متوکل بودیم. من در آن هنگام کودکى بودم و در میان گروهى از مردم از طالبى و عباسى و جعفرى ایستاده بودیم که ناگهان ابو الحسن (ع) وارد شد. مردم همگى از مرکوبهاى خویش پایین آمدند تا آن حضرت به درون رفت. یکى از حاضران از دیگرى پرسید: به خاطر چه کسى پایین آمدیم؟به خاطر این بچه حال آن که او از نظر سال از ما بزرگ‏تر و شریف‏تر نبود. به خدا سوگند دیگر به احترام او از مرکوب خویش پایین نخواهم آمد. پس ابو هاشم جعفرى گفت: به خدا قسم کودکان چون او را مى‏بینند به احترام او پیاده مى‏شوند. هنوز دیرى نگذاشته بود که آن حضرت به طرف مردم آمد. حاضران چون او را دیدند باز به احترام وى پیاده شدند ابو هاشم خطاب به حاضران گفت: مگر نمى‏گفتید دیگر به احترام او پیاده نمى‏شوید؟ پاسخ دادند: به خدا قسم اختیار خود را از دست دادیم و از مرکوبهاى خود پیاده شدیم.

******************************

**********************************************************

******************************

علم و دانش امام ( ع  (

بدون شک بعد علمى و آگاهى گسترده ائمه علیهم السلام در همه زمینه‏ها از پایه‏هاى اساسى امامت در طول حیات آن به شمار رفته و به عنوان یکى از معیارهاى مطمئن و روشن - که در دسترس همگان قرار داشت - براى تشخیص امام برگزیده از سوى خدا، از مدعى امامت، در جامعه اسلامى شناخته شده بود.

حاکمان ستمگر اموى و عباسى در رویارویى با پیشوایان حق به هر اقدامى - که به گونه‏اى در تثبیت موقعیت آنان و تضعیف موقعیت امامان شیعه مؤثر بود - دست زدند، و حتى موفق شدند چهره‏هاى وابسته و مزدورى را در لباس عالمان دین و فقیهان شریعت‏به مسلمانان تحمیل کنند، ولى هیچ گاه نتوانستند در میدان علم و دانش بر پیشوایان معصوم پیشى گیرند، و حتى نتوانستند در یک مورد و براى یک بار آنان را محکوم کنند، با آنکه برخى از آنان - مانند مامون - براى دستیابى به این هدف تلاشهاى فراوانى کرده و سرمایه‏هاى زیادى صرف نمودند.

اساسى‏ترین ویژگى علوم ائمه علیهم السلام، خدادادى بودن آن است. آنان در هیچ مکتب و نزد هیچ فردى درس نخواندند، بلکه در پرتو شایستگى‏ها و لیاقتهایى که داشتند خداوند چشمه‏سارهاى زلال دانش و معرفت را در قلب پاکشان به جریان و جوشش انداخت و وجود مبارکشان را - به تعبیر امام هادى(ع)- گنجینه‏هاى علم و جایگاههاى معرفت‏خویش قرار داد.

امام هادى علیه السلام در سخنى به این دانش گسترده اشاره نموده مى‏فرماید:

«اسم اعظم خدا 73 حرف است و نزد آصف ( بن برخیا ) تنها یک حرف آن بود که چون خدا را بدان خواند، زمین - حد فاصل بین او و (پادشاه) سبا - براى او درهم پیچیده شد. آصف تخت‏ بلقیس را برداشت و آن را نزد سلیمان برد، سپس زمین کشیده (منبسط) شد (و به حال نخست‏بازگشت). تمام اینها در کمتر از یک چشم بر هم زدن صورت گرفت.

ولى نزد ما از اسم اعظم الهى 72 حرف است و یک حرف آن نزد خداست که آن را در (خزانه) علم غیب به خود اختصاص داده است‏».

بزرگترین خیانت زمامداران غاصب اموى و عباسى معاصر ائمه علیهم السلام به بشریت‏به ویژه مسلمانان این است که با مشکلات و محدودیتهایى که براى امامان علیهم السلام به وجود آوردند، مانع نشر و گسترش علوم آنان در جامعه شده و مردم را از آن فیض بزرگ محروم ساختند.

این محدودیت درباره همه پیشوایان اعمال مى‏شد، ولى نسبت‏به عسکریین ( پیشواى دهم و یازدهم ) علیهما السلام با شدت بیشتر، به گونه‏اى که بخش اعظم دوران امامت امام هادى و تمامى دوران امامت امام عسکرى علیهما السلام در « سامرا » - که عنوان پادگان نظامى را داشت - تحت نظارت دقیق نیروهاى امنیتى دستگاه سپرى شد و براى مردم امکان دسترسى به آنان و استفاده از محضرشان وجود نداشت.

با این حال، امام هادى از هر فرصتى استفاده کرده و با افاضه شمه‏اى از علوم خدادادى خود به صورت کتبى یا شفاهى، در قالب سخن گفتن با افراد مختلف به زبان خود آنان، پیشگویى نسبت‏به حوادث آینده، خبر دادن از نیت افراد و. . . انسانها را از فروغ دانش خود بهره‏مند و بدین وسیله آنان را به شاهراه حق، رهنمون مى‏ساخت.

سلاح علم ویژه امامت و به کارگیرى آن در قالبها و پوششهاى یاد شده، کار سازترین، کوبنده‏ترین و در عین حال بى‏خطرترین سلاحى بود که در شرایط حاکمیت جو خفقان آن روز، در اختیار پیشواى دهم (ع) قرار داشت و حکومت، هیچ راه و بهانه‏اى براى مبارزه با آن نداشت.

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 6 مهر 1394برچسب:, :: 1:8 :: توسط : am

درباره وبلاگ
سفارشی از امیر ملک کلام علی (علیه السلام): شیعیان ما کسانی باشند که برای ولایت ما، به یکدیگر بخشش کنند و در راه دوستی ما به یکدیگر دوستی نمایند و برای زنده کردن امر و گفتار ما به دیدار هم بروند اگر خشم کنند ستم نکنند و چون راضی شوند اسراف نورزند;سبب برکت همسایگانند و با معاشرین خود صلح و صفا دارند. منابع: اصول کافی جلد 3.صفحه 333.
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت: